سفارش تبلیغ
صبا ویژن

"سپهر
را من نیلگون شناختم.

چرا که همرنگ هوسهای نامحدود من بود.

خدا کران
بیکران شکوه پرستش من بود،

و شیطان،
اسطوره تنهایی اندیشه های هولناک من.

اولین دستی
که خوشه این انگور را چید دست من بود.

کفش ابتکار پرسه های من بود

و چتر ابداع بی سامانیهایم...

هندسه شطرنج
سکوت من بود

و رنگ تعبیر دلتنگیهایم

من اولین کسی
هستم که 

در دایره صدای پرنده

بر سرگردانی خود خندیده است

هر چرخی که
میبینید بر محور شراره شور عشق من میچرخد

آه را من به
دریا آموختم"


نوشته شده در  سه شنبه 88/6/10ساعت  9:18 صبح  توسط شبلی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به لودر قسم
دست ها
کاری به کار عشق ندارم..
همین
وقت نوشتن
آقا ما بد، شما خوب
ارغوان
[عناوین آرشیوشده]